پیرترین جد مشترک روح زمینی و آسمانی من است
او که جمعه ها دلش برای من تنگ می شود
شنبه ها به من امید می بندد
یکشنبه ها با نگاه مهر غسل تعمیدم می دهد
دوشنبه ها قلبش را به درد می آورم
سه شنبه ها برای روشنایی قلبم ریسه ایاک نعبد و ایاک نستعین می بندد
چهارشنبه برای فرج من دعا می کتد
و پنج شنبه ها دام های پاره کرده ام را ترمیم می کند
پیرترین بغض نهفته تاریخ جوان ترین حنجره ها را خواهد داشت
تک خوان سرود عرشی انتظار
در غبار رفتار من و تو
و وارونگی باورهایمان
هنوز سینه صاف می کند!
علیرضا فتحیان http://fath.persianblog.ir/