تریبون آزاد بچه های کامپیوتر علم و فرهنگ

دانشجویان کارشناسی ناپیوسته کامپیوتر دانشگاه علم و فرهنگ ورودی 1389

تریبون آزاد بچه های کامپیوتر علم و فرهنگ

دانشجویان کارشناسی ناپیوسته کامپیوتر دانشگاه علم و فرهنگ ورودی 1389

مرثیه دکتر شریعتی به قلم شهید چمران

مرثیه دکتر علی شریعتی به قلم شهید چمران

 

«… ای علی! همیشه فکر می‌کردم که تو بر مرگ من مرثیه خواهی گفت و چقدر متأثرم که اکنون

من بر تو مرثیه می‌خوانم!....

         
ادامه مطلب ...

منم زیبا ...

منم زیبا ...
که زیبا بنده ام را دوست میدارم
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رها کن غیر من را ... آشتی کن با خدای خود
تو غیر از من چه میجویی؟
تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیزا 
 من خدایی خوب میدانم
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی ... 
«یا خدایی» میهمانم کن
که من چشمان اشک الوده ات را دوست میدارم
طلب کن خالق خود را ... بجو مارا تو خواهی یافت
که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو  
که وصل عاشق و معشوق هم،اهسته میگویم،  
خدایی عالمی دارد
تویی زیباتر از خورشید زیبایم...تویی والاترین مهمان دنیایم...
که دنیا بی تو چیزی چون تو را کم داشت
وقتی تو را من افریدم بر خودم احسنت میگفتم
مگر ایا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی ، ببینم من تو را از درگهم راندم؟
که میترساندت از من؟ 
رها کن آن خدای دور
آن نامهربان معبود ... آن مخلوق خود را
این منم پروردگار مهربانت، خالقت... 
اینک صدایم کن مرا با قطره اشکی
به پیش اور دو دست خالی خودرا 
 با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام ! 
آیا عزیزم حاجتی داری؟
بگو جز من کس دیگر نمیفهمد 
به نجوایی صدایم کن...بدان اغوش من باز است
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم بر اسبهای خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات اوردم
قسم بر عصر روشن ، تکیه کن بر من
قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد
برای درک اغوشم, شروع کن ,یک قدم با تو...
تمام گامهای مانده اش با من
تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان،  
رهایت من نخواهم کرد 
                                                                              سهراب سپهری

کوک کن ساعتِ خویش !

کوک کن ساعتِ خویش ! 
اعتباری به خروسِ سحری، نیست دگر
دیر خوابیده و برخاسـتنـش دشـوار است
کوک کن ساعتِ خویش ! 
که مـؤذّن، شبِ پیـش
دسته گل داده به آب 
و در آغوش سحر رفته به خواب
کوک کن ساعتِ خویش ! 
شاطری نیست در این شهرِ بزرگ
که سحر برخیزد
شاطران با مددِ آهن و جوشِ شیرین
دیر برمی خیزند
کوک کن ساعتِ خویش ! 
که سحرگاه کسی
بقچه در زیر بغل،
راهیِ حمّامی نیست
که تو از لِخ لِخِ دمپایی و تک سرفه ی او برخیزی
کوک کن ساعتِ خویش ! 
رفتگر مُرده و این کوچه دگر
خالی از خِش خِشِ جارویِ شبِ رفتگر است
کوک کن ساعتِ خویش ! 
ماکیان ها همه مستِ خوابند
شهر  هم . . .
خوابِ اینترنتیِ عصرِ اتم می بیند
کوک کن ساعتِ خویش ! 
که در این شهر، دگر مستی نیست
که تو وقتِ سحر، آنگاه که از میکده برمی گردد
از صدای سخن و زمزمه ی زیرِ لبش برخیزی
کوک کن ساعتِ خویش ! 
اعتباری به خروسِ سحری نیست دگر
و در این شهر سحرخیزی نیست.... 
                                                                           کیوان هاشمی

احادیثی از امام باقر(ع)

 * تو را به پنج چیز سفارش می کنم : اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن ، اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن ، اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو ، اگر مدحت کنند شاد مشو ، و اگر نکوهشت کنند ، بیتابی مکن . 

بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج ۷۵، ص (۱۶۷)

* سخن نیک را از هر کسی ، هر چند به آن عمل نکند ، فرا گیرید . 

بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج ۷۵، ص (۱۷۰) 

* خداوند دوست ندارد که مردم در خواهش از یکدیگر اصرار ورزند ، ولی اصرار در خواهش از خودش را دوست دارد .  

بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج ۷۵، ص (۱۷۳)

* دانشمندی که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است . 

بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج ۷۵، ص (۱۷۳)

* تواضع ، راضی بودن به نشستن در جایی است که کمتر از شانش باشد ، و اینکه به هر کس رسیدی سلام کنی ، و جدال را هر چند حق با تو باشد ، ترک کنی . 

بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج ۷۵، ص (۱۷۶) 

 * شخص حریص به دنیا مانند کرم ابریشم است که هر چه بیشتر ابریشم به دور خود می تند ، راه بیرون شدنش را دورتر و مشکل تر می کند ، تا اینکه از غم و اندوه بمیرد . 

کافی ، ج ۲ ، ص (۳۱۶)

نمونه ای از هوش سرشار زنان !

یه روز یه زن و مرد ماشینشون تصادف ناجوری میکنه و هر دو ماشین به شدت داغون میشه، ولی هر دو نفر سالم میمونن.  وقتی که از ماشینشون پیاده میشن و صحنه تصادف رو میبینن،  

مرد میگه:

ادامه مطلب ...