تریبون آزاد بچه های کامپیوتر علم و فرهنگ

دانشجویان کارشناسی ناپیوسته کامپیوتر دانشگاه علم و فرهنگ ورودی 1389

تریبون آزاد بچه های کامپیوتر علم و فرهنگ

دانشجویان کارشناسی ناپیوسته کامپیوتر دانشگاه علم و فرهنگ ورودی 1389

از نهج البلاغه

خطبه 001-آغاز آفرینش آسمان و...

۱:عجز انسان از شناخت ذات خدا: سپاس خداوندى که سخنوران از ستودن او عاجزند، و حسابگران از شمارش نعمتهاى او ناتوان، و تلاشگران از اداى حق او درمانده اند، خدایى که افکار ژرف اندیش، ذات او را درک نمى کنند و دست غواصان دریاى علوم به او نخواهد رسید. پروردگارى که براى صفات او حد و مرزى وجود ندارد، و تعریف کاملى نمى توان یافت و براى خدا وقتى معین، و سرآمدى مشخص نمى توان تعیین کرد. مخلوقات را با قدرت خود آفرید، و با رحمت خود بادها را به حرکت درآورد و به وسیله کوه ها اضطراب و لرزش زمین را به آرامش تبدیل کرد.  

۲:دین و شناخت خدا: سرآغاز دین خداشناسى است، و کمال شناخت خدا، باور داشتن او، و کمال باور داشتن خدا، شهادت به یگانگى اوست، و کمال توحید (شهادت بر یگانگى خدا) اخلاص، و کمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا کردن است، زیرا هر صفتى نشان مى دهد که غیر از موصوف، و هر موصوفى گواهى مى دهد که غیر از صفت است، پس کسى که خدا را با صفت مخلوقات تعریف کند او را به چیزى نزدیک کرده، و با نزدیک کردن خدا به چیزى، دو خدا، مطرح شده، و با مطرح شدن دو خدا، اجزایى براى او تصور نموده، و با تصور اجزا براى خدا، او را نشناخته است. و کسى که خدا را نشناسد به سوى او اشاره مى کند و هر کس به سوى خدا اشاره کند، او را محدود کرده، به شمارش آورد. و آن کس که بگوید خدا در چیست؟ او را در چیز دیگرى پنداشته است، و کسى که بپرسد خدا بر روى چه چیزى قرار دارد؟ به تحقیق جایى را خالى از او در نظر گرفته است، در صورتیکه خدا همواره بوده، و از چیزى بوجود نیامده است با همه چیز هست، نه اینکه همنشین آنان باشد، و با همه چیز فرق دارد نه اینکه از آنان جدا و بیگانه باشد. انجام دهنده همه کارهاست، بدون حرکت و ابزار و وسیله، بیناست حتى در آن هنگام که پدیده اى وجود نداشت، یگانه و تنهاست، زیرا کسى نبوده تا با او انس گیرد، و یا از فقدانش وحشت کند. 

 

 ۳:راههای خداشناسی: 

    راه اول:آفرینش جهان:خلقت را آغاز کرد، و موجودات را بیافرید، بدون نیاز به فکر و اندیشه اى، یا استفاده از تجربه اى، بى آنکه حرکتى ایجاد کند، و یا تصمیمى مضطرب در او راه داشته باشد جهان را آفرید. براى پدید آمدن موجودات، وقت مناسبى قرار داد، و موجودات گوناگون را هماهنگ کرد، و در هر کدام، غریزه خاص خودش را قرار داد، و غرایز را همراه آنان گردانید. خدا پیش از آن که موجودات را بیافریند، از تمام جزئیات و جوانب آنها آگاهى داشت، و حدود و پایان آنها را مى دانست، و از اسرار درون و بیرون پدیده ها، آشنا بود.

سپس خداى سبحان طبقات فضا را شکافت، و اطراف آن را باز کرد، و هواى به آسمان و زمین راه یافته را آفرید، و در آن آبى روان ساخت، آبى که امواج متلاطم آن شکننده بود، که یکى بر دیگرى مى نشست، آب را بر بادى طوفانى و شکننده نهاد، و باد را به باز گرداندن آن فرمان داد، و به نگهدارى آب مسلط ساخت، و حد و مرز آن را به خوبى تعیین فرمود. فضا در زیر تندباد و آب بر بالاى آن در حرکت بود، سپس خداى سبحان طوفانى برانگیخت که آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پى در پى درهم کوبید، طوفان بشدت وزید، و از نقطه اى دور دوباره آغاز شد، سپس به طوفان امر کرد، تا امواج دریاها را به هر سو روان کند و برهم کوبد، و با همان شدت که در فضا وزیدن داشت، بر امواج آبها حمله ور گردد، از اول آن برمى داشت و به آخرش مى ریخت. و آبهاى ساکن را به امواج سرکش برگرداند. تا آنجا که آبها روى هم قرار گرفتند، و چون قله هاى بلند کوهها بالا آمدند، امواج تند کفهاى برآمده از آبها را در هواى باز، و فضاى گسترده بالا برد، که از آن هفت آسمان را پدید آورد. آسمان پایین را چون موج مهارشده، و آسمانهاى بالا را مانند سقفى استوار و بلند قرار داد، بى آنکه نیازمند به ستونى ب اشد، یا میخهایى که آنها را استوار کند، آنگاه فضاى آسمان پایین را به وسیله نور ستارگان درخشنده، زینت بخشید، و در آن چراغى روشنایى بخش، و ماهى درخشان، به حرکت درآورد، که همواره در مدار فلکى گردنده و برقرار، و سقفى متحرک، و صفحه اى بى قرار، به گردش خود ادامه دهند.

   

دوم- شگفتى خلقت فرشتگان: سپس آسمانهاى بالا را از هم گشود، و از فرشتگان گوناگون پر نمود، گروهى از فرشتگان همواره در سجده اند و رکوع ندارند و گروهى در رکوعند و یاراى ایستادن ندارند، و گروهى در صفهایى ایستاده اند که پراکنده نمى شوند، و گروهى همواره تسبیح گویند و خسته نمى شوند، و هیچگاه خواب به چشمشان راه نمى یابد، و عقلهاى آنان دچار اشتباه نمى گردد، بدنهاى آنان دچار سستى نشده، و آنان دچار بى خبرى برخاسته از فراموشى نمى شوند. برخى از فرشتگان، امینان وحى الهى، و زبان گویاى وحى براى پیامبران مى باشند، که پیوسته براى رساندن حکم و فرمان خدا در رفت و آمدند جمعى از فرشتگان حافظان بندگان، و جمعى دیگر دربانان بهشت خداوندند، بعضى از آنها پاهایشان در طبقات پایین زمین قرار داشته، و گردنهاشان از آسمان فراتر، و ارکان وجودشان از اطراف جهان گذشته، و عرش الهى بر دوشهایشان استوار است، برابر عرش خدا دیدگان به زیر افکنده، و در زیر آن، بالها را به خود پیچیده اند، میان این دسته از فرشتگان با آنها که در مراتب پایین ترى قرار دارند، حجاب عزت و پرده هاى قدرت، فاصله انداخته است. هرگز خدا را با وهم و خیال، در شکل و صورتى نمى پند ارند، و صفات پدیده ها را بر او روا نمى دارند، هرگز خدا را در جایى محدود نمى سازند، و نه با همانند آوردن به او اشاره مى کنند.

 

 

سوم- شگفتى آفرینش آدم (ع) و ویژگیهاى انسان کامل: سپس خداوند بزرگ، خاکى از قسمتهاى گوناگون زمین، از قسمتهاى سخت و نرم، شور و شیرین، گرد آورد، آب بر آن افزود تا گلى خالص و آماده شد، و با افزودن رطوبت، چسبناک گردید، که از آن، اندامى شایسته، و عضوهایى جدا و به یکدیگر پیوسته آفرید آن را خشکانید تا محکم شد، خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد، و تا زمانى معین، و سرانجامى مشخص، اندام انسان کامل گردید، آنگاه از روحى که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانى زنده درآمد، داراى نیروى اندیشه، که وى را به تلاش اندازد، و داراى افکارى که در دیگر موجودات، تصرف نماید به انسان اعضاء و جوارحى بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزارى عطا فرمود، که آنها را در زندگى بکار گیرد، قدرت تشخیص به او داد تا حق و باطل را بشناسد، و حواس چشایى، و بویایى، و وسیله تشخیص رنگها، و اجناس مختلف در اختیار او قرار داد. انسان را مخلوطى از رنگهاى گوناگون، و چیزهاى همانند و سازگار، و نیروهاى متضاد، و مزاجهاى گوناگون، گرمى، سردى، ترى، و خشکى، قرار داد.

سپس از فرشتگان خواست تا آنچه در عهده دارند انجام دهند، و عهدى را که پذیرفته اند وفا کنند، اینگونه که بر آدم سجده کنند، و او را بزرگ بشمارند، و فرمود: (بر آدم سجده کنید پس فرشتگان همه سجده کردند جز شیطان) غرور و خود بزرگ بینى او را گرفت، و شقاوت و بدى بر او غلبه کرد، و به آفرینش خود از آتش افتخار نمود، و آفرینش انسان از خاک را پست شمرد، خداوند براى سزاوار بودن شیطان به خشم الهى، و براى کامل شدن آزمایش، و تحقق وعده ها، به او مهلت داد و فرمود: (تا روز رستاخیز مهلت داده شدى)  

چهارم- آدم (ع) و داستان بهشت: سپس خداوند آدم را در خانه اى مسکن داد که زندگى در آن گوارا بود، جایگاه او را امن و امان بخشید، و او را از شیطان و دشمنى او ترساند، پس شیطان او را فریب داد. بدان علت که از زندگى آدم در بهشت و همنشینى او با نیکان حسادت ورزید. پس آدم (ع) یقین را به تردید، و عزم استوار را به گفته هاى ناپایدار شیطان فروخت، و شادى خود را به ترس تبدیل کرد، که فریب خوردن براى او پشیمانى آورد، آنگاه خداى سبحان در توبه را بر روى آدم گشود، و کلمه رحمت، بر زبان او جارى ساخت، و به او وعده بازگشت به بهشت را داد، و آدم را به زمین، خانه آزمایشها و مشکلات، فرود آورد، تا ازدواج کند، و فرزندانى پدید آورد، و خداى سبحان از فرزندان او پیامبرانى برگزیند.  

 

۴:فلسفه بعثت پیامبران (نبوت عامه): خدا پیمان وحى را از پیامبران گرفت، تا امانت رسالت را به مردم برسانند، آنگاه که در عصر جاهلیتها، بیشتر مردم، پیمان خدا را نادیده انگاشتند، و حق پروردگار را نشناختند، و برابر او به خدایان دروغین روى آوردند، و شیطان مردم را از معرفت خدا باز داشت، و از پرستش او جدا کرد، خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود، و هر چند گاه متناسب با خواسته هاى انسانها رسولان خود را پى در پى اعزام کرد، تا وفادارى به پیمان فطرت را از آنان باز جویند، و نعمتهاى فراموش شده را به یاد آورند، و با ابلاغ احکام الهى، حجت را بر آنها تمام نمایند، و توانمندیهاى پنهان شده عقلها را آشکار سازند، و نشانه هاى قدرت خدا را معرفى کنند، مانند: سقف بلند پایه آسمانها بر فراز انسانها، گاهواره گسترده زمین در زیر پاى آنها، و وسائل و عوامل حیات و زندگى، و راههاى مرگ و مردن، و مشکلات و رنجهاى پیرکننده، و حوادث پى در پى، که همواره بر سر راه آدمیان است، خداوند هرگز انسانها را بدون پیامبر، یا کتابى آسمانى، یا برهانى قاطع، یا راهى استوار، رها نساخته است، پیامبرانى که با اندک بودن یاران، و فراوانى انکارکنندگان، هرگز در انجام وظیفه خود کوتاهى نکردند، بعضى از پیامبران، بشارت ظهور پیامبر آینده را دادند، و برخى دیگر را پیامبران گذشته معرفى کردند، بدینگونه قرنها پدید آمد، و روزگاران سپرى شد، پدران رفتند و فرزندان جاى آنها را گرفتند.

 

 ۵:فلسفه بعثت پیامبر خاتم (ص): تا اینکه خداى سبحان، براى وفاى به وعده خود، و کامل گردانیدن دوران نبوت، حضرت محمد (که درود خدا بر او باد) را مبعوث کرد، پیامبرى که از همه پیامبران پیمان پذیرش نبوت او را گرفته بود، نشانه هاى او شهرت داشت، و تولدش بر همه مبارک بود. روزگارى که مردم روى زمین داراى مذاهب پراکنده، خواسته هاى گوناگون، و روشهاى متفاوت بودند، عده اى خدا را به پدیده ها تشبیه کرده، و گروهى نامهاى ارزشمند خدا را انکار و به بتها نسبت مى دادند، و برخى به غیر خدا اشاره مى کردند، پس خداى سبحان، مردم را به وسیله محمد (ص) از گمراهى نجات داد و هدایت کرد، و از جهالت رهایى بخشید.

پس دیدار خود را براى پیامبر (ص) برگزید، و آنچه نزد خود داشت براى او پسندید، و او را با کوچ دادن از دنیا گرامى داشت، و از گرفتاریها و مشکلات رهایى بخشید و کریمانه قبض روح کرد.

  

 

۶:ضرورت امامت پس از پیامبران الهى: رسول گرامى اسلام، در میان شما مردم جانشینانى برگزید که تمام پیامبران گذشته براى امتهاى خود برگزیدند، زیرا آنها هرگز انسانها را سرگردان رها نکردند و بدون معرفى راهى روشن، و نشانه هاى استوار، از میان مردم نرفتند.

  

۷:ویژگیهاى قرآن و احکام اسلام: کتاب پروردگار میان شماست، که بیان کننده حلال و حرام، واجب و مستحب، ناسخ و منسوخ، مباح و ممنوع، خاص و عام، پندها و مثلها، مطلق و مقید، محکم و متشابه مى باشد، عبارت مجمل خود را تفسیر، و نکات پیچیده خود را روشن مى کند، از واجباتى که پیمان شناسایى آن را گرفت، و مستحباتى که آگاهى از آنها لازم نیست، قسمتى از احکام دینى در قرآن واجب شمرده شد که ناسخ آن در سنت پیامبر (ص) آمده، و بعضى از آن، در سنت پیامبر (ص) واجب شده که در کتاب خدا ترک آن مجاز بوده است، بعضى از واجبات، وقت محدودى داشته، که در آینده از بین رفته است، محرمات الهى از هم جدا مى باشند، برخى از آنها، گناه ان بزرگ است که وعده آتش دارد، و بعضى کوچک که وعده بخشش داده است، و برخى از اعمال که اندکش مقبول و در انجام بیشتر آن آزادند. 

 

۸:فلسفه و ره آورد حج: خدا حج خانه محترم خود را بر شما واجب کرد، همان خانه اى که آن را قبله گاه انسانها قرار داده که چونان تشنگان به سوى آن روى مى آورند، و همانند کبوتران به آن پناه مى برند، خداى سبحان، کعبه را مظهر تواضع بندگان برابر عظمت خویش، و نشانه اعتراف آنان به بزرگى و قدرت خود قرار داد، و در میان انسانها، شنوندگانى را برگزید، که دعوت او را براى حج اجابت کنند، و سخن او را تصدیق نمایند، و پاى بر جایگاه پیامبران الهى نهند، همانند فرشتگانى که بر گرد عرش الهى طواف مى کنند، و سودهاى فراوان، در این عبادتگاه و محل تجارت زائران، به دست آورند، و به سوى وعده گاه آمرزش الهى بشتابند، خداى سبحان، کعبه را براى اسلام، نشانه گویا، و براى پناهندگان خانه امن و امان قرار داد، اداى حق آن را واجب کرد، و حج بیت الله را واجب شمرد، و بر همه شما انسانها مقرر داشت، که به زیارت آن بروید، و فرمود: (آن کس که توان رفتن به خانه خدا را دارد، حج بر او واجب است و آن کس که انکار کند، خداوند از همه جهانیان بى نیاز است) .

  

 

 

اگر امکانش هست نظر بدید

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
اعظم جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 20:17

سلام ممنون از مطالب خوبتون! اما راستش من ترجیح می دم فعلا کتاب اندیشه رو بخونم
و بعد از امتحان اندیشه ، اینها رو کااامل خواهم خوند !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد